گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
آغاز تا پایان - سیری در جنگ ایران و عراق
جلد پنجم
تجاوز مجدد عراق و پاسخ جمهوری اسلامی






تجاوز به مناطق جنوب، میانی و غرب

برگزاری جلسه مشترک شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام در تاریخ 30 تیر 1367، [611] نشان داد که دولت عراق تصمیم گرفته است دست به یک اقدام نسبتا مهم بزند که نشانه‌های آن با آغاز پیش روی نیروهای ارتش عراق به خاک ایران و صدور اطلاعیه نظامی شماره 3269 آشکار شد. ارتش عراق در این اطلاعیه هدف از این عملیات را که عملیات «توکلنا علی الله 4» نام گذاری شده بود، آزاد کردن باقی مانده سرزمین‌های عراق، انهدام نیروهای ایران و به اسارت درآوردن تعداد بیش‌تری از نیروهای ایرانی برای ایجاد برابری با تعداد اسرای عراقی اعلام کرد [612] .
بدین ترتیب، از سحرگاه روز جمعه 31 تیر 1367 و تنها سه روز پس از پاسخ مثبت ایران به قطع‌نامه 598 و در شرایطی که وزیر خارجه وقت ایران در حال مذاکره با دبیرکل سازمان ملل بود [613] ، نیروهای دشمن از دو محور «کوشک» و «شلمچه» به داخل خاک ایران پیش‌روی کردند. دشمن در محور شلمچه، کانال شهید ادب را تصرف کرد و در محور کوشک با تصرف جاده «المهدی» به حاشیه جاده اهواز - خرمشهر رسید. بنا به گزارش‌های موجود، عراق حدود 30 کیلومتر از جاده 125 کیلومتری اهواز - خرمشهر را از کیلومتر 60 اهواز به سمت خرمشهر به تصرف خود درآورد و با استفاده از نیروهای کماندویی و زرهی تلاش زیادی به عمل آورد تا از محور شلمچه و محور جاده اهواز - خرمشهر شهر خرمشهر را محاصره کند. [614] در این میان، حجم حملات هوایی دشمن نیز افزایش یافت. در پایان این روز، نیروهای دشمن با پشت سر

[ صفحه 177]

گذاشتن جاده اهواز - خرمشهر حدود دو کیلومتر از جاده شهید «شرکت» [615] را تصرف کرده و در پنج کیلومتری قرارگاه کربلا مستقر شدند.
انتشار خبر پیش‌روی دشمن به سمت جاده اهواز - خرمشهر یادآور رخدادهای آغاز جنگ بود و بازتاب گسترده‌ای در میان مردم به ویژه اهالی استان خوزستان داشت. در پی این حادثه، مردم بار دیگر احساس خطر کرده و بسیج شدند. نیروهایی که هشت سال در جبهه‌ها حضور داشته و بسیاری از آنها بارها زخمی شده بودند، دوباره به جبهه‌ها آمدند. [616] استاندار خوزستان در گزارشی اعلام کرد:
«با وجود پیش‌روی دشمن تا آستانه شهر اهواز، اوضاع در تمام محورهای جنگ با توجه به حضور گسترده مردمی، کاملا دگرگون شده است و وضع عمومی استان خوب است.... برای رفع تهاجم و پیش‌گیری از هر نوع حمله علیه شهرهای استان، مردم شهرهای سوسنگرد، اهواز، شوش، اندیمشک، دزفول را سازمان‌دهی و مسلح کرده‌ایم تا در صورت تهاجم دشمن، از شهرها محافظت کنند» [617] .
در پی دگرگونی در روحیه و نگرش حاکم بر جامعه درباره تجاوز نیروهای ارتش عراق، سپاه نیز خطوط دفاعی را برای مقابله با پیش‌روی دشمن تشکیل داد. مجموعه این رخدادها که تا اندازه‌ای برای عراق غیر قابل پیش‌بینی بود، زمینه را برای تغییر اوضاع به سود ایران فراهم کرد. در چنین شرایط دشواری که خرمشهر و اهواز در معرض اشغال قرار داشتند، حاج سید احمد خمینی پیام امام را تلفنی برای فرمانده وقت سپاه این چنین قرائت کرد:
«این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی، یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید و هیچی از هیچ کس پذیرفته نیست و این جا

[ صفحه 178]

نقطه‌ای است که یا موجب می‌شود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده‌ای بشود» [618] .
امام در شرایطی دشوار و سرنوشت‌ساز برای مقابله با استراتژی جدید دشمن، در این پیام، سپاه را مورد خطاب قرار داده. و به یک معنا، سرنوشت حاکمیت اسلام یا کفر را با نتیجه استراتژی جدید دشمن و نیز سرنوشت سپاه را با تلاش‌های دشمن پیوند داده‌اند.
پیام امام بلافاصله در میان فرماندهان سپاه، قرارگاه‌ها و رزمندگان بسیجی و سپاهی منتشر شد و روح مقاومت و حماسه را در آنها احیا کرد. چنان که به تعبیر جانشین فرماندهی کل قوا، بوی نشاط و جهاد در همه جا به مشام می‌رسید. [619] از بعد از ظهر روز جمعه، با شکل‌گیری محورهای مقاومت و ظهور رشادت و حماسه رزمندگان - همانند نخستین روزهای مقاومت در برابر دشمن در سال 1359 - به تدریج خسارات و تلفات فراوانی بر نیروهای دشمن وارد شد. در ادامه این تلاش‌ها، بعد از ظهر روز شنبه، پادگان حمید از اشغال نیروهای دشمن خارج گردید. [620] این رخداد نظامی که موجب تقویت روحیه نیروهای خودی شد، آغاز شکست نیروهای دشمن بود. در چنین شرایطی، سخن‌گوی نظامی عراق آمار اسرای عملیات «توکلنا علی الله» (تهاجم عراق به خاک ایران پس از پاسخ مثبت ایران به قطع‌نامه 598) را در منطقه جنوب [621] 1772 تن و در منطقه سپاه دوم 6863 تن و در مجموع 8635 تن ذکر کرد. [622] البته، این سخن‌گو پس از پذیرش آتش‌بس به وسیله کشورش آمار و ارقام جدید و قابل تأملی درباره غنائم [623] عملیات یاد شده ارائه داد که اگر

[ صفحه 179]

درست باشند به روشنی نشان می‌دهد، دشمن در تأمین اهداف خود که انهدام نیروهای خودی و گرفتن اسیر بود، با شکست مواجه شد. عراقی‌ها برای تقویت روحیه نیروهای خود و بیان این که آنها در تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران پیروز بوده‌اند، آمار اسرای ایرانی را اعلام کردند.
عملیات دشمن در جبهه میانی و غرب کشور شامل قصر شیرین، سرپل ذهاب، گیلان غرب و سردشت بیش‌تر به منظور کاهش تمرکز نیروهای خودی در جبهه‌های جنوبی صورت گرفت. این عملیات‌ها در ابتدا با موفقیت‌هایی همراه بود، ولی به تدریج در اثر مقاومت نیروهای خودی و احتمال گرفتار شدن نیروهای محاصره شده دشمن، زمزمه‌هایی مبنی بر عقب نشینی عراق از مناطق یاد شده - همانند روزهای نخستین جنگ - به گوش رسید.
در پی ناکامی نیروهای نظامی عراق در جبهه‌ها و همچنین، تحولات ایجاد شده در داخل ایران و فراخوانی و بسیج نیروها و بازیابی مجدد روحیه مقاومت مردم ایران، دولت عراق تنها 24 ساعت پس از آغاز عملیات توکلنا علی الله 4 در ساعت 22:25 روز شنبه، از طریق تلویزیون دولتی با قطع برنامه‌های عادی عقب نشینی نیروهای مسلح خود را از منطقه جنوب رسما اعلام کرد. [624] در این میان، سخن‌گوی نظامی عراق تأکید کرد، نیروهای عراق به منظور دست‌یابی به صلح و بنا به دستور فرماندهی، عقب نشینی کرده‌اند! [625] وزیر فرهنگ و اطلاعات وقت عراق نیز اقدام ایران در فراخوانی و بسیج نیروهای

[ صفحه 180]

داوطلب را بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر حوادث و رخدادهای پیشین جنگ ذکر کرد [626] .
از سوی دیگر، ارتش عراق در 3 مرداد 1367 طی اطلاعیه نظامی شماره 3273 عقب نشینی از جبهه میانی و غرب کشور را اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده است:
«در این عملیات، شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب، گیلان غرب، سومار و صالح آباد، شهرک‌های گولان، سرنی و امیرآباد اشغال شد که پس از دست‌یابی به اهداف خود، فردا روز سه‌شنبه 26 ژوئیه 1988 میلادی مصادف با 12 ذی‌الحجه 1408 هجری[قمری]تمام نیروهای ما از این شهرها و شهرک‌ها خارج خواهند شد» [627] .
عصمت کتانی، نماینده وقت عراق در سازمان ملل نیز در مصاحبه‌ای با تلویزیون «سی.بی.اس» امریکا اعلام کرد که: روز سه‌شنبه کلیه نیروهای عراقی خاک ایران را ترک خواهند کرد. [628] عراقی‌ها پیش از این گفته بودند، به دلایل صرفا تاکتیکی تنها برای 24 ساعت تا 36 ساعت در آن سوی مرز (در خاک ایران) مستقر خواهند شد. [629] حال آن که ارتش عراق برخلاف آن چه اعلام کرده بود، پنج روز بعد، آن هم به دلیل شکست و انهدام نیروهایش، مجبور به عقب نشینی از خاک ایران شد به گونه‌ای که تنها در منطقه جنوب، 18 تیپ زرهی و مکانیزه که قدرت اصلی نیروهای عراق را تشکیل می‌دادند، منهدم شدند [630] .
ارتش متجاوز عراق در شرایطی دست به عقب نشینی زد که اوضاع در سطح بین المللی و در صحنه نظامی به زیان این کشور تغییر کرده بود. افزون بر این، تغییر وضعیت درونی ایران و فراخوانی نیروهای مردمی برای رویارویی با تجاوز عراق موجب نگرانی این کشور شده بود، چنان که روزنامه «الجمهوریه» در تحلیلی نوشت:

[ صفحه 181]

«ایران با اعلام بسیج عمومی و دعوت مردم جهت اعزام به جبهه‌ها، به بهانه این که عراق بار دیگر تجاوز را آغاز کرده می‌خواهد احساسات ملی گرایانه مردم را به هیجان درآورد و روحیه از دست رفته آنان را دوباره زنده نماید» [631] .
تجاوز مجدد عراق به خاک ایران و سپس، عقب نشینی به مواضع اولیه، در رسانه‌های خبری جهان بازتاب گسترده‌ای داشت. خبرگزاری فرانسه اقدام عراق را در راستای تشدید فشار نظامی به ایران، برای کسب برتری و برخورداری از موقعیت بهتر به هنگام مذاکره صلح خواند. [632] برخی از دیپلمات‌ها در بغداد نیز معتقد بودند، عراق قصد دارد از قدرت تازه نظامی خود برای دست یافتن به، صلح آن گونه که خود می‌خواهد استفاده کند [633] .
خبرگزاری آلمان به نقل از مطبوعات این کشور گزارش داد که بغداد می‌کوشد، همان گونه که جنگ را آغاز کرد، صلح را نیز مطابق شرایط مورد نظر خود به ایران دیکته کند. روزنامه آلمانی «روندشاو» در این باره نوشت:
«صدام فکر می‌کند، هم اکنون قادر به دست یافتن به هر چیزی است» [634] .
خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از ناظران سیاسی گزارش داد:
«عراق معتقد است، از طریق اعمال فشار نظامی، ایران را ناگزیر به پذیرش قطع‌نامه مذکور کرده است، لذا با خواستار شدن مذاکرات مستقیم، به گونه‌ای مشهود می‌خواهد پا را فراتر از قطع‌نامه مذکور بگذارد» [635] .
همچنین هفته نامه انگلیسی «اکونومیست» طی تحلیل نوشت:
«صدام ممکن است خیال کند، اگر به نبرد ادامه دهد، حکومت آیت الله‌ها را به کلی ساقط خواهد کرد» [636] .
بازتاب و تأثیرات اقدام عراق در پذیرش آتش‌بس نیز مورد توجه رسانه‌های خبری جهان و تحلیل گران قرار گرفت. «گراهام فولر» از کارشناسان برجسته سازمان سیا با تأکید بر نیروی اراده و ایمان ایرانی‌ها می‌نویسد:
«اراده ایران قابل توجه بود و با توجه به کمبودها نیز نحوه پی‌گیری جنگ از

[ صفحه 182]

سوی ایران بسیار چشم‌گیر بوده است» [637] .
تجاوز مجدد عراق به خاک ایران اراده و ایمان مردم ایران را بار دیگر زنده کرد و در صحنه جنگ موجب ناکامی دوباره عراق شد. در این حال، رادیو لندن در گزارش خبری خود گفت:
«در ایران بار دیگر حالتی شبیه به پاییز 1980 میلادی، زمان نخستین حمله عراق به خاک ایران زنده شد و دولت ایران می‌کوشد از این موضع هر چه بیش‌تر برای استحکام بخشیدن به موقعیت خود استفاده کند» [638] .
در گزارش دیگری تأکید شده است:
«موج تازه هجوم‌های عراق، ماشین جنگی ایران را توان تازه‌ای بخشیده است، یکی از ناظران جنگ در مؤسسه بین المللی تحقیقات لندن معتقد بود اشغال خاک ایران به وسیله عراق از این نظر اشتباه است که مثل آغاز جنگ در سال 1988 میلادی احساسات مذهبی و ملی ایران را تحریک خواهد کرد» [639] .
خرسندی و امیدواری نسبتا گسترده کشورهای مختلف جهان از پاسخ مثبت ایران به قطع‌نامه 598 و پایان جنگ، تا اندازه‌ای عراق را برای اعلام موافقت با برقراری آتش‌بس تحت فشار قرار داد. در این خصوص سخن‌گوی وزارت خارجه انگلیس رسما اعلام کرد:
«ما بدون شک از طرز رفتار عراق پس از پذیرش قطع‌نامه 598 به وسیله ایران نگرانیم» [640] .
زیرا این اقدامات عملا باعث اخلال در تلاش‌های دبیرکل سازمان جهت اجرای آتش‌بس بود [641] .
بر همین اساس نشریه تایمزمالی نیز به عراق هشدار داد:
«لازم است به پرپزیدنت صدام حسین گفته شود، حمایتی از امریکا، شوروی و فرانسه دریافت کرده است، به مثابه یک چک سفید نیست. قطع‌نامه 598 به این منظور تنظیم شده است که هیچ کس در جنگ خلیج فارس برنده یا بازنده

[ صفحه 183]

نشود» [642] .
رادیو لندن در گزارشی به نقل از دیپلمات‌ها در سازمان ملل گفت:
«این احساس پیش آمد، که شاید فشار بین المللی ضرورت داشته باشد تا «صدام حسین» را به همکاری بیش‌تر وا دارد. دوستان عرب صدام به خصوص عربستان سعودی و کویت و نیز دو ابرقدرت و کشورهای اروپایی[باید]او را متقاعد کنند که اکنون موقعیت گران‌بهاتر از آن است که به خطر انداختن امکان صلح روا باشد» [643] .

تجاوز مشترک ارتش عراق و نیروهای منافقین به غرب

اعضای سازمان مجاهدین خلق که به دلیل مواضع اعتقادی - سیاسی خود، به منافقین مشهور شدند.
در حالی که آخرین تانک‌های دشمن در 3 مرداد 1367 در حال عقب نشینی از منطقه جنوب بودند. [644] و سخن‌گوی نظامی عراق نیز رسما اعلام کرد که نیروهای عراق از دو شهر گیلان غرب و صالح آباد عقب نشینی کرده‌اند [645] ، نیروهای منافقین بر اساس یک برنامه زمان‌بندی شده 33 ساعته، قصد داشتند، با بهره‌گیری از 25 تیپ که در مجموع چهار تا پنج هزار نفر را در بر می‌گرفتند، در پنج مرحله، خود را به تهران رساند [646] و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند!
یک سخن‌گوی نظامی سازمان منافقین در مورد اهداف سازمان اعلام کرد: «استراتژی مجاهدین وارد آوردن هر چه بیش‌تر تلفات به نیروهای ایران و باز کردن راه برای یک انقلاب عمومی ضد[امام]خمینی است!» [647] .
منافقین بر این باور بودند که ایران در شرایط استیصال مطلق، به پذیرش قطع‌نامه تن در داده است و این روندی است که به فروپاشی و سرنگونی کامل نظام جمهوری اسلامی سرعت می‌بخشد. [648] مسعود رجوی فرمانده سازمان منافقین نیز در اعلامیه‌ای اعلام کرد:

[ صفحه 184]

«نباید اجازه داد، رژیم ایران فرصت دیگری برای دفع الوقت بیابد و از امضای قرارداد صلح طفره رود» [649] .
پیش از این، منافقین در تحلیل درون گروهی خود امکان موافقت ایران با قطع‌نامه را غیر ممکن دانسته و به صراحت اعلام می‌کردند، تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطع‌نامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسی - نظامی و اقتصادی به بن‌بست کامل برسد. به عقیده آنان، این اقدام به منزله فروپاشی نظام خواهد بود و با سرنگونی قطعی حکومت ایران، زمینه برای انتقال قدرت به سازمان آنان فراهم خواهد شد. [650] روند حوادث نظامی این باور را در منافقین تقویت کرده بود که نیروهای نظامی ایران بر اثر حملات عراق متلاشی شده‌اند و رخدادهای نظامی و اقدام ایران در پذیرش قطع‌نامه 598 آسیب‌پذیری داخلی را افزایش داده است و در صورت یک ضربه نظامی، رژیم ایران فروخواهد ریخت. بر پایه این تصور، از چند ماه قبل، خروج منافقین از داخل کشور برای سازمان دهی در بیرون، شتاب بیش‌تری به خود گرفت. در این مرحله (طی مردادماه و پاییز 1366) نیروهای سازمان منافقین به عراق منتقل شدند، در همان حال به تشکیلات درون زندان‌ها اطلاع داده شد که به زودی نظام جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد بنابراین، از آمادگی برای پیوستن به سازمان و کمک به آزادسازی شهرها برخوردار باشند! [651] .
منافقین در طرح خود برای رسیدن به تهران قصد داشتند طی پنج مرحله، از شهرهای سرپل ذهاب، اسلام آباد، همدان، قزوین، عبور کرده و خود را به تهران برسانند. طبق اطلاعات به دست آمده رجوی فرماندهی کل عملیات را بر عهده داشت و از طریق مسئولان محورها عملیات را هدایت می‌کرد. در طرح عملیات منافقین، برای هر محور به تناسب اهمیت ماموریت، دو یا چند تیپ در نظر گرفته شده بود. فرماندهان محورها و ماموریت آنها به شرح زیر بود:

[ صفحه 185]

1- مهدی براتی، فرمانده محور اول و مسئول تسخیر اسلام آباد؛
2- ابراهیم ذاکری، فرمانده محور دوم و مسئول تسخیر باختران؛
3- محمود مهدوی، فرمانده محور سوم و مسئول تسخیر همدان؛
4- مهدی افتخاری، فرمانده محور چهارم و مسئول تسخیر قزوین؛
5- محمد عطایی با معاونت مهدی ابریشم‌چی، فرمانده محور پنجم و مسئول تسخیر تهران [652] .
همچنین در این عملیات عراق 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره‌انداز 80 میلی‌متری، 30 قبضه توپ 122 میلی‌متری، 150 قبضه خمپاره 400 میلی‌متری، هزار قبضه تیربار کلاشینکف، 30 قبضه توپ 106 میلی‌متری، و 1000 دستگاه کامیون و خودرو در اختیار منافقین قرار داده بود [653] .
بدین ترتیب، روز دوشنبه 3 مرداد 1367 در ساعت 30: 14 پس از اجرای آتش سنگین و بی‌سابقه توپخانه ارتش عراق در محور سرپل ذهاب نیروهای منافقین در ساعت 30: 15 با عبور از خط، حمله خود را آغاز کردند [654] .
عملیات منافقین با حملات کامل ارتش عراق همراه بود؛ به موازات پیش‌روی نیروهای منافقین به سمت شهر «کرند»، نیروهای عراقی نیز ضمن اجرای آتش پشتیبانی، از جنوب گردنه «پاطاق» از نزدیکی سرپل ذهاب پیش‌روی کردند. سرانجام، در ساعت 18:30 نخستین تانک‌های عراقی با آرم منافقین وارد شهر کرند شدند [655] و با پیش‌روی به سمت اسلام آباد، در حدود ساعت 21:20 آن شهر را به تصرف درآوردند. [656] پس از آن که ایران اعلام کرد، شهر کرند به اشغال نیروهای عراقی درآمده است خبرگزاری عراق در واکنش به این خبر گزارش داد:
«همان‌طور که در مفاد اطلاعیه نظامی 3273 آمده است، نیروهای عراقی به طور دقیق همچنان در غرب تنگه پاطاق و در شرق شهر سرپل ذهاب و در

[ صفحه 186]

شرق گیلان غرب مستقر هستند» [657] .
پس از انتشار نخستین اطلاعیه نظامی عراق و تأیید تصرف شهرهای کرند و اسلام آباد، رادیو منافقین خطاب به مردم باختران اعلام کرد نیرو‌های سازمان در حال پیش‌روی به سمت شهر کرمانشاه هستند و از مردم این شهر خواست، به نیروهای آنان بپیوندند [658] .
بلافاصله پس از تصرف شهرها کرند و اسلام‌آباد، مردم این دو شهر و روستاهای اطراف شب هنگام همان روز و سحرگاه روز بعد (سه‌شنبه) به سمت شهر کرمانشاه حرکت کردند. در همان حال، شهر کرمانشاه نیز به حالت نیمه تعطیل در آمد و تنها چند نانوایی و فروشگاه مواد غذایی در شهر مشغول فعالیت بودند. همچنین به دلیل کمبود بنزین در شهر صف‌های طویلی در برابر جایگاه‌های فروش بنزین تشکیل شده بود [659] .
پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلام‌آباد، درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با منافقین درگیر بودند، ولی تلاش آنان به دلیل عدم آمادگی، بی‌ثمر بود. منافقین بلافاصله پس از ورود به اسلام‌آباد جریان برق و خطوط مخابراتی شهر را قطع کردند. نیروهای منافقین پس از تصرف اسلام‌آباد، تا منطقه حسن‌آباد در 20 کیلومتری این شهر پیش‌روی کردند و برای تجدید سازمان، در همان جا مستقر شدند. [660] بعدها، یکی از نیروهای منافقین که به اسارت نیروهای جمهوری اسلامی در آمده بود، در مورد این توقف گفت: چون منافقین مطمئن بودند، خط دفاعی ایران را در تنگه «چهارزبر» شکسته و می‌توانند به کرمانشاه دست یابند، لذا تمام امکانات خود را به صورت یک فنر جمع شده در پشت این تنگه آماده نگه داشتند تا به محض باز شدن راه در مدت 30 دقیقه شهر کرمانشاه را تصرف کنند [661] .
نیروهای خودی بلافاصله پس از آگاهی از پیش‌روی منافقین، در منطقه

[ صفحه 187]

حسن‌آباد در فاصله 200 متری نیروهای منافقین روی «ارتفاعات چهارزبر» خط پدافندی تشکیل داده و با نیروهای دشمن که تعدادشان به 2000 تن می‌رسید - که با هدف هجوم یک‌باره و سریع به شهر باختران، بدون هیچ گونه امکانات پدافندی در پایین ارتفاعات و پشت تنگه چهارزبر مستقر شده بودند - درگیر شدند. این تجمع بدون پدافند منافقین باعث شد که بسیاری از آنان هلاک شده و بخش وسیعی از تجهیزات‌شان نیز منهدم شود. همچنین، از بعد از ظهر همان روز، سه راه اسلام‌آباد - ملاوی با هدف جلوگیری از فرار منافقین مسدود شد [662] .
در بامداد 5 خرداد 1367، در پی پیش‌روی نیروهای منافقین بار دیگر درگیری آغاز شد، و در اثر سماجت نیروهای دشمن، سه دستگاه از خودروهای منافقین به مواضع نیروهای خودی نفوذ کردند، ولی پس از تحمل تلفاتی به عقب رانده شدند [663] .
هم‌زمان با پیش‌روی نیروهای منافقین در عمق خاک ایران، برای جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و هلی‌کوپترهای جمهوری اسلامی علیه آنان، هواپیماهای عراقی، پایگاه‌های شکاری نوژه همدان، وحدتی دزفول و همچنین پادگان تیپ 2 سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند [664] .
در حالی که درگیری در منطقه حسن‌آباد و ارتفاعات چهارزبر همچنان ادامه داشت، در پی انتشار اطلاعیه منافقین مبنی بر قصد ورود به باختران و همچنین ورود مردم شهرهای کرند و اسلام‌آباد به این شهر، شایعات آن قدر گسترش یافت که نخستین گروه از شهروندان کرمانشاهی، این شهر را به سمت همدان ترک کردند. چنان که، تا نیمه شب روز سه‌شنبه، بیش از 90 درصد از جمعیت 900 هزار نفری باختران از این شهر خارج شده و به سوی «بیستون»، «صحنه»، «هرسین»، «سنقر»، «گلبانی» و همدان و حتی

[ صفحه 188]

برخی به سمت تهران حرکت کردند. حرکت سیل آسای مردم اعم از پیاده و سواره، ترافیک بسیار سنگینی در بلوار شهید بهشتی کرمانشاه و جاده همدان به وجود آورده بود و مردم نگران و مضطرب با شتاب، از شهر خارج می‌شدند [665] .

عملیات مرصاد

برخلاف آن چه که در افکار عمومی، عملیات منافقین و مجموعه تحولات در پی آن به نام عملیات مرصاد نامیده می‌شود، منافقین عملیات خود را «فروغ جاویدان» نامیدند و بعدها مجموعه تلاش نیروهای سپاه، بسیج و هوانیروز برای مقابله با دشمن و آزاد سازی شهرهای اسلام‌آباد و کرند، «مرصاد» نام گرفت.
پس از مقاومت نیروهای اندک سپاه و بسیج (در حد یک گردان) در دشت حسن‌آباد، و زمین‌گیر شدن نیروهای دشمن در پشت ارتفاعات چهارزبر، به تدریج فرماندهی و نیروهای خودی برای آزاد سازی مناطق تصرف شده و انهدام نیروهای منافقین، در منطقه متمرکز شدند. روز پنجشنبه، 6 مرداد 1367 عملیات «مرصاد» با رمز یا «علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام»، آغاز شد. [666] در این عملیات، سه گردان از تیپ نبی اکرم صلی الله علیه و سلم، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام‌آباد حمله کردند. منافقین تصور می‌کردند، همانند روزهای قبل نیروهای عراقی همچنان در این مناطق حضور دارند، حال آن که عراقی‌ها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، نیروهای خودی توانستند به راحتی از این محور وارد اسلام‌آباد شوند. پیش از این نیروهای یکی از گردان‌ها که اهالی اسلام‌آباد بوده و به تمام راه‌های شهر آشنایی داشتند، با نفوذ به داخل شهر با دشمن درگیر شدند و سازمان دهی منافقین را در داخل شهر برهم زدند. [667] منافقین برای ترمیم ضربات وارده، دو تیپ از نیروهای خود را از محور حسن‌آباد فراخواندند تا با پیش‌روی نیروهای خودی مقابله کنند. همچنین، در این عملیات نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و سلم از سه راهی غرب اسلام‌آباد و از پشت پمپ بنزین دشمن را

[ صفحه 190]

دور زده و تلفات زیادی بر آنها وارد ساختند. در اثر پیش‌روی نیروهای خودی، در ساعت 2 بعد از ظهر، اسلام‌آباد از اختیار نیروهای منافقین خارج شد. در این حال خلبانان نیروی هوایی با 123 سورتی پرواز، مواضع منافقین را درهم کوبیدند. خلبانان هوانیروز نیز با اجرای آتش پر حجم بر روی دشمن، زمینه فروپاشی مواضع منافقین را فراهم ساختند.
بلافاصله پس از آزاد سازی شهر اسلام‌آباد، یگان‌های سپاه پیش‌روی را به سمت کرند آغاز کردند. قبل از رسیدن نیروهای خودی به این شهر در ساعت سه نیمه شب، 3 فروند هلی‌کوپتر ترابری در کرند به زمین نشستند و تعدادی از کادرهای منافقین و رهبری سازمان [668] را از شهر خارج کردند. این واقعه نشانه آشکاری از شکست منافقین بود، چنان که پس از مدتی با پیش‌روی نیروهای خودی به سمت کرند و انهدام تانک‌های زره‌پوش برزیلی منافقین، دشمن هر آن چه داشت پس از 48 ساعت بر زمین نهاده و متواری شد.
در این عملیات، 1600 تا 2000 تن از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند و حدود هزار تن زخمی شدند و میان کشته شدگان و اسرا تعدادی از کادرهای سازمان و فرماندهان تیپ‌ها دیده می‌شدند. [669] یکی از نیروهای منافقین که در این عملیات به اسارت درآمده بود، در اعترافات خود حرکت منافقین را در منطقه اسلام‌آباد، متناسب با ذهنیت‌های غلط قبلی و باعث از دست رفتن توان نظامی و به قول خودشان، اعتبار سیاسی آنها دانست. این حرکت منافقین، آن چنان آنها را آسیب‌پذیر کرد که حتی باعث اوج گیری اختلافات شدید درونی میان رهبری و باقی مانده اعضای سازمان شد. [670] بدین ترتیب، منافقین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه «پاطاق» روز جمعه 7 مرداد 1367 رسما اعلام کردند که از شهرهای اسلام‌آباد و کرند عقب نشینی کرده‌اند! [671] .

[ صفحه 191]


بازتاب و پی‌آمدها

اقدام مشترک عراق و منافقین در پیش‌روی به عمق خاک ایران بازتاب گسترده‌ای یافت و حساسیت‌های زیادی را برانگیخت، زیرا این تحرکات پس از موافقت ایران با قطع‌نامه شورای امنیت در حالی انجام گرفت که اراده بین المللی بر پایان جنگ مصمم شده بود، ولی اقدام عراق و منافقین عملا به معنای ادامه جنگ بود.
«هاروی موریس» از روزنامه «ایندیپندنت» طی تحلیلی در مورد اهداف و استراتژی منافقین نوشت:
«استراتژی فعلی مجاهدین و عراق ظاهرا ایجاد یک منطقه آزاد شده در دست مجاهدین است تا از این طریق، سازمان مخالف رژیم ایران، نقشی در توافق نهایی صلح داشته باشد» [672] .
یک نشریه دیگر نیز، اقدام منافقین را، به دلیل نگرانی آنها از سرنوشت خود در صورت موافقت عراق با آتش‌بس دانست [673] .
پشتیبانی عراق از منافقین و پیوستگی آنها در انجام این عملیات مخالف جمهوری اسلامی مورد بحث محافل خبری قرار گرفت آن چنان که خبرگزاری رویتر در این باره به نقل از یک دیپلمات گزارش داد:
«تحلیل گران معتقدند، این عملیات نمی‌توانسته بدون پشتیبانی قوی ارتش عراق به ویژه بدون پوشش آتش توپخانه صورت گرفته باشد» [674] .
خبرنگار رادیو لندن نیز در این باره گفت:
«کمتر کسی معتقد است که مجاهدین به تنهایی دارای تجهیزات زرهی، افراد کافی یا حتی نیروی آتش باری باشند که بتوانند بدون پشتیبانی یک ارتش منظم تا این اندازه در داخل خاک ایران مقاومت نشان بدهند» [675] .
روزنامه لوموند حدود یک ماه پیش از عملیات مشترک عراق و منافقین

[ صفحه 192]

تصریح کرده بود که «ارتش آزادی بخش ملی ایران» به عنوان جزیی لاینفک از آرایش نظامی ارتش عراق است و هر گونه فعالیت نظامی آن بدون اجازه فرماندهی عالی عراق غیر قابل تصور است. [676] در همین راستا، خبرگزاری رویتر به نقل از دیپلمات‌ها اعلام کرد، با توجه به گفت و گوهای صلح که در مقر سازمان ملل در نیویورک ادامه دارد، دیپلمات‌ها گمان می‌کنند که بغداد از ارتش آزادی بخش ملی برای حفظ فشار نظامی بر تهران استفاده می‌کند [677] .
در این حال، تأثیر و پی‌آمدهای استقرار منافقین در داخل عراق و همکاری آنها با ارتش عراق برای حمله به خاک ایران مورد توجه تحلیل گران قرار گرفت. رادیو لندن در تحلیلی گفت:
«حمله مجاهدین به هر منظوری که انجام گرفته باشد، در ظاهر تأثیر مطلوبی در داخل ایران نداشته است.»
در این تفسیر همچنین تأکید شده است:
«درباره مقاصد عراق برای حمایت از مجاهدین و حملات آنها به داخل ایران، نظریه‌های مختلفی وجود دارد که قدرت نمایی در مقابل مجاهدان عراقی طرف‌دار ایران و نیز ایجاد پایگاهی برای نیروهای مسعود رجوی در داخل ایران از آن جمله است. به عقیده ناظران، اگر رسیدن به اهداف بالا در نظر بوده توفیقی حاصل نشده است زیرا شمار زیادی از مجاهدین در این نبردها کشته شده‌اند» [678] .
مفسر نشریه گاردین چاپ لندن نیز نوشت:
«طرف‌داران رجوی قادر نیستند احساس واقعی مردم ایران را درک کنند و نمی‌دانند که ایرانیان با هر گونه افراطی‌گری من جمله از نوع منافقین، بیزارند بزرگترین اشتباه رجوی این بوده است که تشکیلاتش را کاملا به دامان صدام انداخته و اکثر منتقدان رجوی می‌گویند، این کار خودکشی سیاسی است.»
«دیویدهرست» در پایان مقاله خود آورده است:

[ صفحه 193]

«با این اقدام، روحیه مردم ایران مجددا زنده شد و به جای این که باعث از هم پاشیدگی درونی ایران شود، به تحکیم آن کمک کرد» [679] .
تایمزمالی نیز نوشت:
«مجاهدین در داخل ایران از حمایت گسترده‌ای برخوردار نیستند» [680] .
برتری ایران در صحنه نظامی که موجب عقیم ماندن طرح مشترک عراق و منافقین شده بود، موضع سیاسی این کشور را که در حال مذاکره با دبیرکل سازمان ملل بود تقویت کرد. بر پایه همین ملاحظه کلی، فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) در خطبه‌های نماز جمعه تهران گفت:
«اگر عراق به تجاوزات خود ادامه دهد، شاهد پاسخ ما در میدان جنگ خواهد بود» [681] .
امریکایی‌ها که از تحرکات عراق و منافقین علیه ایران ناخشنود بودند، همراه با اعضای دائمی دیگر شورای امنیت و عربستان سعودی، عراق را تحت فشار قرار داده [682] و از کشورهای عربی نیز خواستند، به عراق در خصوص پیش‌روی غیر قابل اداره منافقین هشدار دهند. [683] در این حال، «چارلز ردمن»، سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا در موضع گیری آشکاری گفت:
«ارتش آزادی بخش ملی ایران، مستقر در عراق با پشتیبانی عراق عمل می‌کند و در پی سرنگون ساختن دولت ایران از طریق زور است.»
وی تأکید کرد:
«امریکا از گروه‌هایی که در پی سرنگون ساختن دولت ایران از طریق زور هستند حمایت نمی‌کند» [684] .

تغییر اوضاع به سود ایران

عراق و منافقین علاوه بر این که در چارچوب سیاست‌های منطقه‌ای شوروی عمل می‌کردند، از لحاظ نظری و گرایش‌های فکری نیز متأثر از مبانی فکری

[ صفحه 194]

روس‌ها بودند. با توجه به نگرش سوسیالیستی روس‌ها نسبت به ریشه بحران‌های اجتماعی که معتقد بودند، ناکامی نظامی در ایجاد شورش، قیام و انقلاب مؤثر است، عراق و منافقین نیز می‌پنداشتند که ناکامی‌های نظامی ایران می‌تواند به بحران داخلی اعم از بی‌انظباطی اجتماعی و یا بحران «مشروعیت» منجر شود و فرصت مناسبی را برای بهره برداری در اختیار آنها قرار دهد. تجربه روسیه پس از شکست از ژاپن در 1905 میلادی و طرح تفکرات سوسیالیستی در سال 1917 میلادی که در میان جنگ اول به پیروزی کمونیست‌ها منجر شد، حاوی همین تجربه بود. بعدها، «استالین» در نامه‌ای به «پیشه‌وری» در توجیه علت عقب نشینی نیروهای شوروی از آذربایجان ایران، از آن به عنوان تاکتیک‌های «لنین» یاد کرد. استالین در این نامه آورده است:
«ایران درگیر یک جنگ با یک دشمن خارجی نیست که یک ناکامی نظامی بتواند محافل انقلابی ایران را تضعیف کند. نتیجه آن که، در ایران وضعیتی وجود ندارد که بتواند با تاکتیک‌های لنین در 1905 و 1917 میلادی تطابق داشته باشد» [685] .
آن چه عراق و منافقین را ناکام گذاشت و محاسبات آنها را درهم ریخت در واقع، در نقطه کانونی آن چه که آنها به سود خود، ارزیابی می‌کردند به وقوع پیوست؛ پاسخ مثبت ایران به قطع‌نامه 598 و ادامه حملات عراق و منافقین، روند تحولات داخلی و سپس، اوضاع نظامی را به سود ایران و به زیان عراق و منافقین دست‌خوش تغییر کرد. به تدریج فشار بین‌المللی بر عراق افزایش یافت، به گونه‌ای که تمام ناظران و تحلیل گران به اقدامات عراق و منافقین با دیده تردید می‌نگریستند.
تلاش نیروهای عراقی در آستانه اشغال مجدد خرمشهر، پیام امام به سپاه و واکنش مردم نسبت به این رخدادها که حضور در صحنه‌های جنگ را

[ صفحه 195]

در پی داشت، وضعیتی همانند روزهای آغاز جنگ به وجود آورد. چنان که آقای هاشمی در ترسیم وضعیت داخلی کشور و روحیه نیروهای داوطلب گفت:
«بوی نشاط و جهاد در همه جا به مشام می‌رسد» [686] .
مهندس موسوی، نخست وزیر وقت نیز در هیئت دولت گفت:
«جبهه‌ها امروز فضای غیرقابل وصفی دارد. حماسه آفرینی و دفاع و مقاومت[شما]است که برای دشمن شکست و نابودی را در پی خواهد داشت» [687] .
در این مرحله، در پی فرمان حضرت امام مبنی بر حضور هر چه بیش‌تر در جبهه‌ها، 130 هزار بسیجی، عازم جبهه‌های جنگ شدند. [688] استقبال مردم به قدری گسترده بود که پذیرایی و سازمان دهی نیروهای داوطلب برای مسئولان بسیاری از پادگان‌های نظامی مشکل آفرین شده بود. به گفته یکی از فرماندهان، در یک پادگان نظامی در محور میانی که حداکثر، گنجایش 10 هزار نیرو را داشت، 16 هزار تن در آن جای گرفته بودند و قرار بود، 4 هزار تن دیگر به آنان افزوده شوند. کمبود امکانات باعث شد، برخی از نیروها در فضای باز، شب را به صبح برسانند. [689] به همین دلیل، معاونت نیروی انسانی ستاد فرماندهی کل قوا با درخواست از نیروهای داوطلب برای خودداری از عزیمت انفرادی و مراجعه به مراکز رسمی، تأکید کرد که داوطلبان با توجه به ظرفیت نیروهای رزمی و پشتیبانی یگان‌ها، در اولویت اعزام نیروهای رزمی ثبت‌نام کنند. [690] در این مرحله بسیاری از نیروهایی که تنها در آغاز جنگ عازم جبهه‌های نبرد شده و یا بنا به دلایلی تاکنون در صحنه جنگ حضور نیافته بودند، به علت وضعیت سیاسی - نظامی حاکم بر جنگ، برای اعزام و حضور در جبهه‌ها ثبت‌نام می‌کردند. [691] در این حال، حضور رئیس جمهوری وقت و رئیس شورای عالی دفاع، آیت الله خامنه‌ای، در جبهه‌های نبرد جهت تبیین تحولات جنگ برای رزمندگان و بررسی مشکلات آنان، نقش مؤثری داشت.

[ صفحه 196]

نادیده انگاشتن خواسته‌های بر حق جمهوری اسلامی ایران مبنی بر محکومیت متجاوز و دریافت غرامت از آن موجب تداوم جنگ شده بود و تبلیغات گسترده و هم‌آهنگ مخالفان جمهوری اسلامی، مشروعیت مقاومت و پایداری مردم ایران را در معرض شک و تردید برخی از جهانیان قرار داده بود، ولی واکنش اخیر عراق و منافقین صلح طلبی دروغین صدام و حقانیت مقاومت ایران را برای دنیا آشکار کرد. آیت الله خامنه‌ای طی سخن‌رانی خود در اهواز در این باره فرمودند:
«ما از روز اول می‌گفتیم، عراق جنگ افروز است. بعضی‌ها این را قبول می‌کردند و بعضی‌ها نمی‌خواستند قبول کنند. اما امروز حرف ما ثابت شده است» [692] .
فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) نیز در این زمینه گفت:
«تا به حال مظلومانه دفاع می‌کردیم، اما متهم بودیم که جنگ طلبیم و صلح را نمی‌خواهیم، هیچ کس توجهی نمی‌کرد که ملت ما می‌گوید، تا پیروزی می‌جنگیم، یعنی تا پیروزی در گرفتن حقمان و نه در گرفتن زمین دیگران. ما الآن مواضع صلح طلب و صاحب حق را داریم و در دنیا صدام، متجاوز، ناحق و انعطاف ناپذیر است» [693] .
رسانه‌های خارجی و تحلیل گران غربی نیز تغییر اوضاع داخلی و افکار عمومی در ایران را مورد تأکید قرار دادند. رادیو لندن در این باره گفت:
«تهاجم تازه عراق پس از پذیرش آتش‌بس از سوی ایران، موضع دولت اسلامی را در برابر افکار عمومی تقویت کرده است. در ایران اکنون بار دیگر حالتی شبیه به پاییز 1980 (1359)، زمان نخستین حمله عراق به خاک ایران، زنده شده است. [694] ... موج تازه هجوم‌های عراق ماشین جنگی ایران را توان تازه‌ای بخشیده است. [695] و فعالیت‌های بسیج مردم را برای جنگ احیا کرده است» [696] .
«هانس هایتو کوبیتس» تحلیل‌گر انستیتوی بین المللی مطالعات استراتژیک لندن با تغییر روند تبلیغات در رسانه‌های غربی تأکید کرد:

[ صفحه 197]

«ایرانیان در مطبوعات غربی پیروزی تبلیغاتی قابل ملاحظه‌ای به دست آورده‌اند.... و مطبوعات غربی بر ضد عراق چرخش کرده‌اند» [697] .
بعدها، یکی از نظامیان ارتش عراق طی تحلیلی در روزنامه «السفیر» در مورد نتایج استراتژیک عراق نوشت:
«هنگامی که نیروهای ایرانی با آتش‌بس موافقت کردند، رهبری عراق ابتکار عمل را در دست داشت و در یک «اشتباه استراتژیک» بزرگ افتاد و شدیدا به ایران حمله کرد. به خصوص در منطقه خوزستان، به نزدیکی‌های اهواز که رسید، ناگهان تغییری در ایران مشاهده شد و ایرانی که از کمبود نیروهای داوطلب رنج می‌برد، ناگهان حرکت خروشان ملی را دید که شور و شوقی را در محافل مردمی ایران ایجاد کرد» [698] .
در حالی که ایران بر اثر وضعیتش در صحنه نظامی و پذیرش قطع‌نامه 598 با پرسش‌ها و دشواری‌های بسیار پیچیده‌ای روبه‌رو بود، اقدام مشترک عراق و منافقین در حمله به خاک ایران، پی‌آمدهایی را به همراه داشت که وضعیت داخلی ایران و سپس صحنه نظامی را تحت تأثیر قرار داد، بر انسجام درونی ایران افزود، ماهیت تجاوزکارانه دولت عراق و ضرورت مقاومت ایران در برابر این کشور را در دوران جنگ آشکار ساخت، زمینه تحمیل قطع‌نامه 598 را به رژیم عراق که برای پذیرش آن پیش شرطهایی گذاشته بود، فراهم کرد و همچنین مقدمه‌ای برای برقراری آتش‌بس به وسیله سازمان ملل در مرزها شد. این وضعیت باعث گردید تا ایران بر مواضع سیاسی خود در قبال مذاکرات صلح تأکید کند، مبنی بر این که پیش از برقراری آتش‌بس نیز، هیچ شرط یا شروطی را که عراق همچنان بر آنها تأکید می‌کرد، نمی‌پذیرد و پس از برقراری آتش‌بس هیچ مذاکره‌ای بر سر مرزهای شناخته شده بین المللی با عراق، انجام نخواهد داد [699] .

[ صفحه 198]


تلاش برای برقراری آتش‌بس

بی‌اعتمادی نسبت به خط مشی و روش و رفتار عراق به ویژه در واکنش آن کشور پس از موافقت ایران با قطع‌نامه 598 و نیز تلاش برای پایان دادن به وضعیتی که اساسا بر پذیرش قطع‌نامه 598 مؤثر بود. موجب شد، جمهوری اسلامی ایران بر اتمام سریع جنگ و اقدام سازمان ملل در اعلان زمان برقراری آتش‌بس اصرار ورزد. در مقابل، عراقی‌ها که مترصد نهایت بهره برداری از شرایط جدید برای تقویت مواضع سیاسی خود و تحمیل آن بر ایران بودند، بلافاصله با ایجاد ابهام در صداقت جمهوری اسلامی ایران و تأکید بر مذاکره مستقیم پیش از برقراری آتش‌بس، تمهیدات لازم را برای تجاوز نظامی فراهم ساختند. [700] و تنها 36 ساعت پس از آن که ایران قطع‌نامه 598 را پذیرفت، مجددا همانند روزهای نخست جنگ، به عمق خاک ایران تجاوز کردند. [701] در واقع، دو راه حل (دیپلماتیک و نظامی) برای پایان جنگ وجود داشت؛ راه‌حل دیپلماتیک با مسئولیت سازمان ملل میسر می‌شد که لازمه آن، تلاش دبیرکل سازمان ملل برای فراخوانی وزیران خارجه دو کشور و اعزام هیئت‌های متخصص سازمان ملل برای به اجرا گذاشتن آتش‌بس و چگونگی نظارت بر آن بود. [702] عراق بر خلاف ایران، تمایلی به راه‌حل دیپلماتیک نداشت، لذا راه‌حل نظامی را برگزید تا علاوه بر تحمیل شرایط خود بر ایران، ابتکار عمل را در صحنه دیپلماتیک نیز از دست سازمان ملل خارج کرده، و در اختیار خود بگیرد. اقدام عراق با آن که عمیقا موجب ناخرسندی بود، اما غیر از فشار

[ صفحه 199]

دیپلماتیک و تبلیغاتی که می‌توانست علیه عراق اعمال شود، هیچ ساز و کار دیگری برای مقابله با این اقدام پیش‌بینی نشده بود و وجود نداشت؛ به همین دلیل، سرنوشت جنگ در روزهای پایانی آن به جای روش‌های دیپلماتیک در صحنه جنگ رقم می‌خورد. این موضوع، اهمیت مقابله با تهاجم نظامی عراق ونقش تعیین کننده آن بر افزایش تأثیر گذاری فشارهای دیپلماتیک و افکار عمومی را مشخص کرد. امام با هوشمندی و درایت و بر پایه درکی که نسبت به وضعیت حاکم بر صحنه سیاسی - نظامی جنگ و ضرورت‌های موجود برای اداره و هدایت روند تحولات تا اخذ نتیجه مطلوب داشتند، در سخنانی، چارچوب و خط مشی تلاش‌ها و اقدامات سیاسی - نظامی جمهوری اسلامی را مشخص فرمودند:
«ما در چارچوب قطع‌نامه 598 به صلحی پایدار فکر می‌کنیم و این، به هیچ وجه تاکتیک نیست، فرزندان انقلابیم! توجه کنید، امروز روز حضور گسترده در جبهه‌ها است. فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است. خود را بسیج به سلاح ایمان و جهاد کنید و بر دشمن غدار رحم جایز نیست و این‌ها تمام حرف‌هایشان یک فریب است. ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین المللی نیست و ما تا قبول قطع‌نامه از سوی عراق جواب دشمنان را در جبهه‌ها خواهیم داد» [703] .
در حالی که ابهام و نگرانی زیادی از اقدامات عراق وجود داشت و دبیرکل سازمان ملل تلاش می‌کرد، با فراخوانی وزیران خارجه ایران و عراق، مذاکرات صلح را آغاز کند، نماینده وقت ایران در سازمان ملل درباره موضع ایران برای پایان دادن به جنگ تصریح کرد:
«ما امروز دیگر اعلام می‌کنیم که جمهوری اسلامی ایران آماده است، همین لحظه آتش‌بس در جنگ را بپذیرد، ولی طی شب گذشته و امروز، عراق به مناطق غیرنظامی و تأسیسات اقتصادی ایران حمله کرده است» [704] .

[ صفحه 200]

وزیر خارجه وقت ایران نیز در نامه‌ای به دبیرکل وقت سازمان ملل نوشت:
«چه تضمینی وجود دارد، رژیمی که در مرحله اولیه برقراری صلح بی‌اعتنا به تصمیمات مراجع بین المللی و تعهد خود در پذیرش قطع‌نامه 598، کلیه اصول و مقررات بین المللی و حتی قطع‌نامه پذیرفته شده خود را چنین آشکارا نقض می‌کند، در مراحل بعدی تعهدات خود را در مورد صلح مجددا نقض ننماید؟» [705] .
آیت الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت ایران نیز در پیام به ائمه جمعه سراسر کشور با بر شمردن شرایط کشور و ضرورت هوشیاری تأکید فرمودند:
«همان‌هایی که تا دیروز ریاکارانه از صلح دم می‌زدند و ما را بر نپذیرفتن قطع‌نامه 598 شماتت می‌کردند، امروز به طمع افتاده‌اند که ایران اسلامی را به امضای قراردادی خفت‌بار مجبور کنند» [706] .
در شرایطی که ایران، برگزاری جلسه شورای امنیت را که قرار بود درباره سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران تشکیل شود، پی‌گیری می‌کرد، واقعه جدیدی، روند فعالیت شورای امنیت و اولویت‌های ایران را دگرگون کرد. این واقعه، نامه عراق به دبیرکل سازمان ملل درباره قطع‌نامه 598 بود. طارق عزیز در این نامه نوشته بود:
«تا روزی که ما از قصد واقعی ایران اطلاع نیابیم، جنگ ادامه خواهد داشت» [707] .
بدین ترتیب، عراقی‌ها به موازات تجاوز و پیش‌روی در عمق خاک ایران، رسما بر ادامه جنگ تأکید کردند. سفیر وقت جمهوری اسلامی در سازمان ملل با درخواست لغو جلسه شورای امنیت در مورد سقوط هواپیمای ایرباس، در دیدار با دبیرکل رسما اعلام کرد:
«اگر موضع تهران برای شما روشن نیست، از من توضیح بیش‌تری بخواهید، اگر روشن است به عراق بگویید که پذیرش صلح از طرف تهران برای شما مبهم نیست» [708] .

[ صفحه 201]

فشار ایران بر دبیرکل برای اعلام موضع گیری و انتظار این کشور از شورای امنیت که پیش از این در نامه وزیر خارجه وقت ایران به دبیرکل مورد تأکید قرار گرفته بود [709] باعث شد تا رئیس شورای امنیت بدون این که قطع‌نامه‌ای در مورد سقوط هواپیمای ایرباس ایران داشته باشد، در سه‌شنبه شب (ساعت 20) طی بیانیه‌ای که برای خبرنگاران قرائت شد، درخواست شورای امنیت را این گونه مطرح کند:
«با توجه به حوادث اخیر به دنبال پذیرش قطع‌نامه 598 به وسیله جمهوری اسلامی ایران، اعضای شورا از دو طرف درگیر مصرانه می‌خواهد، حداکثر خودداری را از خود نشان دهند تا دبیرکل بتواند قطع‌نامه 598 را به اجرا گذارد» [710] .
شورای امنیت با وجود آگاهی از اقدام عراق و ماهیت آن و در شرایطی که ایران از پی‌گیری صدور رأی در مورد سرنگونی هواپیمای ایرانی ایرباس صرف‌نظر کرده بود، تنها به دلیل ابهام نسبت به نتیجه اقدام عراق و نیز فقدان سازوکار مناسب برای مقابله مستقیم با تجاوز عراق به خاک ایران، در بیانیه خود به این عبارت بسنده کرد که: «از دو طرف درگیر درخواست می‌شود، حداکثر خودداری را نشان دهند». واکنش شورای امنیت به خوبی نشان داد، مسیر تأمین خواسته‌های ایران و مقابله با تجاوز عراق تنها از جبهه‌ها می‌گذرد. و بدین ترتیب امام بر بسیج نیروهای مردمی و فراخوانی آنها برای حضور در جبهه‌ها و مقابله با دشمن تأکید فرمودند [711] .
در شرایط جدید، جمهوری اسلامی ضمن اعلام موافقت با اعزام تیم سازمان ملل برای سفر به ایران جهت بررسی جزئیات فنی آتش‌بس، دعوت دبیرکل را برای سفر وزیر خارجه به مقر سازمان ملل در نیویورک پذیرفت. [712] دبیرکل سازمان ملل نیز در مصاحبه‌ای اعلام کرد:
«وزرای خارجه با دعوت به نیویورک خواهند آمد تا با هر دو طرف به صورت

[ صفحه 202]

جداگانه صحبت کنم» [713] .
وی تأکید کرد، هیئتی از کارشناسان سازمان ملل نیز پس از اقامتی چند روزه در تهران، به بغداد خواهند رفت و پس از بازگشت آنها به نیویورک و ارائه گزارش مأموریت، وی خواهد توانست، تاریخ آغاز متارکه جنگ را اعلام کند. [714] در این حال، دبیرکل سازمان ملل همانند رئیس وقت شورای امنیت - که زمان احتمالی آتش‌بس را 10 روز بعد اعلام کرده بود [715] - زمان احتمالی برقراری آتش‌بس را 10 تا 12 روز دیگر اعلام کرد. [716] بدین ترتیب، با توجه به سفر هیئت اعزامی سازمان ملل به دو کشور ایران و عراق - به شرط فراهم بودن کلیه مقدمات برای انجام مأموریت - در خوش بینانه‌ترین وضعیت، دست کم ایران تا دو هفته پس از آغاز تجاوز مجدد عراق، نمی‌توانست هیچ انتظاری برای برقراری آتش‌بس داشته باشد.
با سفر آقای ولایتی، وزیر خارجه وقت ایران به سازمان ملل تلاش‌ها و اقدامات دیپلماتیک ایران شکل جدیدتری به خود گرفت؛ در حالی که هیچ ساز و کار مشخصی برای مقابله مستقیم با تجاوز عراق - که همچنان در خاک ایران پیش‌روی می‌کرد - وجود نداشت و یا اگر موجود بود، بنا به ملاحظاتی به کار گرفته نمی‌شد، به راحتی می‌توان دشواری‌های موجود بر سر راه تلاش‌های دیپلماتیک ایران در سازمان ملل را ترسیم کرد.
گر چه پس از پذیرش قطع‌نامه 598 و در اعتراض به نحوه پایان جنگ و ضرورت بررسی علل آن، پرسش‌ها و ابهاماتی از سوی برخی شخصیت‌ها، محافل و جریان‌های داخلی کشور مطرح شد، ولی به دلیل ضرورت برخورداری از انسجام درونی برای گذار از مرحله جدید، امام پاسخ به علل پذیرش قطع‌نامه را به زمان دیگری واگذار کرد و در دیدار با فرماندهی وقت کل سپاه، مسئولیت مذاکرات صلح را بر عهده وزارت امور خارجه گذاشت و همگان را به سکوت و حمایت از این تصمیم دعوت کرد. بدین ترتیب، در

[ صفحه 203]

حالی که موقعیت سیاسی - نظامی ایران عمیقا در معرض چالش قرار گرفته بود و نیاز به تصمیم گیری روشن و قاطع در مذاکرات صلح وجود داشت، سرانجام، با تصمیم گیری امام مبنی بر واگذاری اختیارات کامل به وزیر خارجه وقت - که در تلکسی به نقل از مرحوم حاج سید احمد خمینی ارسال شد - عملا دست وزارت خارجه برای مذاکره باز گذاشته شد. [717] با این حال، اختلاف نظر در مورد میزان پای‌بندی به قرارداد 1975 الجزایر موجب شد تا در نخستین دور مذاکرات مربوط به برقراری آتش‌بس در نیویورک، طی تلکسی از امام در این باره استفسار شود و امام در پاسخ فرمودند که ملاک، قرارداد 1975 میلادی باشد و همین امر مسیر مذاکرات را روشن کرد [718] .
چنان که اشاره شد، حضور وزیر خارجه وقت ایران در سازمان ملل و آغاز نخستین دور مذاکرات با رئیس برزیلی شورای امنیت و ابلاغ تمایل اعضای شورا مبنی بر «تعیین تاریخی برای اعلام آتش‌بس» [719] در حالی انجام شد که نیروهای عراق پس از تجاوز مجدد به خاک ایران، همچنان در خاک ایران حضور داشتند و قبل از عقب نشینی نیز، نیروهای منافقین در عملیات مشترک با عراق در منطقه غرب کشور، تجاوز به خاک ایران را آغاز کرده بودند. با وجود قول همکاری رئیس شورا برای برقراری آتش‌بس و اظهار خشنودی وی نسبت به مواضع ایران، اما، سازمان ملل هیچ سازوکار و یا ابزار قوی و کارآمد برای مقابله با پیش‌روی منافقین و یا واداشتن عراق به عقب نشینی از خاک ایران و برقراری آتش‌بس در اختیار نداشت. آن چه که می‌توانست در آن شرایط سخت و دشوار و سرنوشت‌ساز کارساز باشد، مقاومت نیروهای خودی و عقیم گذاشتن تلاش‌های اخیر عراق و منافقین بود.
در حالی که رئیس وقت شورای امنیت در نخستین دور مذاکرات با سفیر عراق در سازمان ملل، به نقل از وی آمادگی عراق برای عقب نشینی را اعلام کرد [720] ، طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر خارجه وقت عراق در مصاحبه‌ای

[ صفحه 204]

«مذاکره مستقیم» را به عنوان شرط عراق برای دست‌یابی به هر گونه توافقی در مورد اجرای آتش‌بس، مورد تأکید قرار داد و گفت:
«اعلام آتش‌بس کامل، بستگی به توافق طرفین مذاکره کننده به طور مستقیم درباره اجرای مفاد قطع‌نامه دارد» [721] .
در این مصاحبه، طارق عزیز به این دلیل که ایران در موازات اعلام پای‌بندی به صلح، دستور بسیج عمومی به جبهه‌ها را دنبال می‌کند [722] ، مواضع جمهوری اسلامی را ضد و نقیض خواند. وی بدون اشاره به علت اعلام بسیج عمومی در ایران - که اساسا به دلیل تجاوز و پیش‌روی ارتش عراق و منافقین در داخل خاک ایران صورت گرفته بود - گفت:
«به دلیل ناشناخته بودن مقاصد ایران، نبایستی عجولانه اقدام کنیم» [723] .
وزیر خارجه ایران در نخستین ملاقات خود با دبیرکل سازمان ملل، با توجه به کارشکنی عراق در روند صلح گفت:
«روشن است که اگر آنها در داخل خاک ما باشند، ما با آتش‌بس موافقت نمی‌کنیم، مردم ما نمی‌پذیرند که شهرهای بزرگ آنها در اشغال عراق باشد و آتش‌بس اعلام کنیم» [724] .
وی سپس در مورد مقاصد عراقی‌ها گفت:
«آنها می‌خواهند، وضعیت را به ابتدای جنگ، یعنی 1980[میلادی]برسانند» [725] .
وی در این دیدار با تأکید بر این موضوع که «اگر فارغ از وضعیت جدید به مذاکره بنشینیم، احتمالا به نتیجه نخواهیم رسید»، از دبیرکل درخواست کرد، جلسه‌ای خصوصی با وی داشته باشد، که با این درخواست موافقت شد. [726] دبیرکل در جلسه خصوصی با وزیر خارجه ایران، ضمن گوش فرادادن به سخنان وی در مورد حملات اخیر عراق، در پاسخ گفت:
«قصد دارم به نحوی، از وضعیت این مسئله باخبر شوم.»

[ صفحه 205]

دبیرکل سپس تلاش کرد با استفاده از اطلاعات ماهواره‌ای امریکایی‌ها از صحت اظهارات آقای ولایتی در مورد عراق آگاه شود. [727] وی سپس در جلسه بعدی اظهار داشت:
«اخباری از ماهواره‌ها توسط مقامات آمریکا به دست من رسیده است، نظر ایران را تأیید می‌کند.»
وی در این جلسه با اعلام خبر آغاز فشار اعضای دائمی شورای امنیت بر عراق، گفت:
«عراق نمی‌تواند فشار افکار عمومی و شورای امنیت را نادیده بگیرد» [728] .
همچنین، در این جلسه، دبیرکل از قول امریکایی‌ها، تمایل آنها را برای گشودن باب مذاکرات مطرح ساخت که مورد موافقت نماینده ایران قرار نگرفت [729] .
در شرایطی که مذاکرات در سازمان ملل ادامه داشت و هیچ چشم‌انداز روشنی برای پیش‌رفت در روند صلح و برقراری آتش‌بس وجود نداشت، موقعیت ایران در پی تلاش نیروهای سپاه و بسیج در انهدام و عقب راندن نیروهای عراق و منافقین از جبهه‌های جنوب و غرب، به تدریج بهبود یافت و به موازات تغییر اوضاع در جبهه‌ها به زیان عراق، در عرصه دیپلماتیک نیز شرایط برای بهبود اوضاع به سود ایران فراهم شد و وزیر خارجه ایران پس از چند روز مذاکره، در مصاحبه‌ای با روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» در مورد مرزهای دو کشور گفت:
«هیچ مستمسک حقوقی برای نقض قرارداد 1975 میلادی الجزایر وجود ندارد» [730] .
از سوی دیگر، با آشکار شدن نشانه‌های شکست تلاش‌های نظامی عراق، نمایندگی دائم این کشور در نیویورک طی بیانیه‌ای اعلام کرد:
«عقب نشینی نیروهای عراقی آغاز شده است» [731] .

[ صفحه 206]

در چهارمین جلسه دبیرکل با هیئت ایرانی که در روز جمعه 7 مرداد 1367 برگزار شد، دبیرکل با اشاره به سفر تیم کارشناسان نظامی به بغداد که در روز سه‌شنبه گزارش خود را به وی تسلیم خواهند کرد، طرح اجرایی خود را برای برقراری آتش‌بس قرائت کرد. در این طرح پیش‌بینی شده بود، برابر بند 1 قطع‌نامه به عنوان نخستین گام، ایران و عراق باید برای برقراری آتش‌بس، عقب نشینی به مرزهای شناخته شده بین المللی را بپذیرند و در مراحل بعد، با عقب نشینی کامل و اعزام گروه ناظران، همکاری دو کشور با کمیته بین المللی صلیب سرخ آغاز شود. [732] در این جلسه قرار شد نماینده ایران در جلسه بعدی نظر نهایی خود را درباره طرح 12 بندی دبیرکل اعلام کند [733] .
با وجود ناکامی نظامی، عراق در مواضع سیاسی خود همچنان بر مذاکره مستقیم پافشاری داشت. در این باره، سعدون حمادی، وزیر مشاور در امور خارجه عراق تأکید کرد:
«ما انجام مذاکرات مستقیم را آغاز صحیحی بر اجرای مفاد قطع‌نامه می‌دانیم» [734] .
رادیو صوت الجماهیر نیز در تفسیری اعلام کرد:
«آتش‌بس پیش از انجام مذاکرات مستقیم ممکن است[موجب شود که]جریان مذاکره در نیمه راه و[با اجرای]بخشی از مفاد قطع‌نامه که در حال حاضر خواست ایران است و به اجرا در[نیامدن]بخشی که خواست ایران نیست، رها شود» [735] .
همین امر سبب شد حتی در برخی از رسانه‌های خبری پافشاری عراق به مذاکره مستقیم به عنوان بزرگ‌ترین مانع برای دست‌یابی به توافق آتش‌بس مورد تأکید قرار گیرد. [736] روزنامه «گاردین» در این باره نوشت:

[ صفحه 207]

«دبیرکل نه تنها در حال حاضر به هدف تحقق آتش‌بس نزدیک نشده، بلکه از آن فاصله گرفته است» [737] .
نماینده امریکا در سازمان ملل نیز با توجه به شرایط به وجود آمده از عمل‌کرد عراق، اعلام کرد:
«برقراری آتش‌بس طی 10 روز آینده خیلی خوش‌بینانه است» [738] .
در پی بازتاب روند مذاکرات، دبیرکل سازمان ملل طی مصاحبه‌ای در پاسخ به پرسش خبرنگاران در مورد بن‌بست مذاکرات گفت:
«برعکس، ما داریم به گونه‌ای بسیار مثبت کار می‌کنیم، من بسیار، بسیار خوشنودم، چون فکر می‌کنم کارها در جریان است و در جهت درست پیش می‌رود» [739] .
در همین حال، خبرگزاری جمهوری اسلامی از اهواز گزارش داد:
«تدریجا روند تبلیغاتی رادیو عراق که بیش‌تر در ستایش صدام و «قادسیه» بود، قطع شد و تنها به جز بیانیه‌های گاه‌بی‌گاه نظامی، هیچ تبلیغ یا تحلیلی علیه ایران پخش نمی‌شود» [740] .
در ادامه مذاکرات ایران با دبیرکل سازمان ملل و پس از اعلام نظر درباره طرح پیشنهادی دبیرکل، ششمین نشست دو طرف در ساعت 5 بعد از ظهر روز دهم مرداد 1367 تشکیل شد و دبیرکل نظرات خود را در مورد پیشنهادهای ایران بیان کرد. در جلسه‌ای خصوصی که در همین روز با دبیرکل برگزار شد، وی پیشنهاد کرد که متن مشترکی تهیه و اعلام شود و وزیران خارجه دو کشور نیز با وی ملاقات کنند؛ این پیشنهاد را وزیر خارجه ایران بنا به ملاحظاتی رد کرد. [741] در مذاکرات خصوصی دبیرکل با آقای ولایتی، وی از ایران خواست، صبر و خویشتن داری نشان داده و در نیویورک بماند. [742] در این حال، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل (محمد جعفر محلاتی) با رئیس شورای امنیت دیدار و گفت و گو

[ صفحه 208]

کرد. رئیس شورا در این دیدار گفت:
«دبیرکل گزارشی به شورا ارائه کرده است و امروز طارق عزیز با دبیرکل صحبت داشته و موضع وی بیش از اندازه مثبت بوده است.»
وی در این ملاقات گوشه‌ای از گزارش خود به شورا را برای آقای محلاتی خواند. در این گزارش آمده بود:
«من با همه اعضای شورا صحبت کردم. هیچ کس مخالف نبود که روز D-Day، [743] اعلام شود.»
وی در این گزارش پیشنهاد کرده بود:
«چند روز صبر کنید. ما در حال حاضر با طارق عزیز و کشورهای منطقه مانند عربستان مشورت می‌کنیم و می‌خواهیم زمانی که D-Day را اعلام می‌نماییم، دیگر کسی پشتیبان صدام نباشد» [744] .
در حالی که بسیاری از ناظران بر این باور بودند که اجرای آتش‌بس بدون موافقت دو طرف درگیر عملا غیر ممکن است [745] ، دبیرکل در سخنانی اعلام کرد، حتی بدون موافقت دو کشور ایران و عراق، تاریخی برای اجرای آتش‌بس اعلام خواهد کرد. [746] محافل دیپلماتیک در سازمان ملل، این موضع گیری را به معنای «فشار بر عراق» دانستند [747] در این حال، سعدون حمادی در مصاحبه با خبرنگاران، در مورد فشارهای بین‌المللی به عراق گفت:
«ما معتقدیم، برخی از کشورهای بزرگ در بازی مسابقه کسب نفوذ در داخل ایران به ویژه پس از پایان جنگ یا بعد از[امام]خمینی وارد شده‌اند.... اگر هدف آن باشد که به ایران جایزه‌ای به زیان عراق داده شود و خسارت ایران در جنگ جبران و این امر به زیان عراق تمام شود، این امر مردود و قابل قبول نیست و در برابر آن مقاومت می‌کنیم» [748] .
با پیدایش شرایط جدید در صحنه سیاسی - نظامی جنگ، برخی شواهد

[ صفحه 209]

آشکارا نشان می‌داد که عراق آماده پذیرش برقراری آتش‌بس است. در این راستا، معاون اول نخست وزیر عراق طه یاسین رمضان به دستور صدام به پنج کشور عرب شامل بحرین، عربستان، کویت، یمن شمالی و اردن سفر کرد. [749] با آن که رمضان در بازگشت از سفر خود اعلام کرد، کشورهای عرب از موضع عراق مبنی بر مذاکره مستقیم حمایت می‌کنند [750] ، ولی منابع عرب گزارش دادند، کشورهای «شورای همکاری» از صدام خواسته‌اند تا قبل از هر چیز، آتش‌بس را بپذیرد. [751] ملک فهد، پادشاه عربستان سعودی نیز وزیر امور خارجه خود را به بغداد فرستاد و سفیر عربستان در واشنگتن (بندر بن سلطان) با سفرای پنج کشور عضو دائم و مقام‌های عراقی دیدار و گفت و گو کرد تا موافقت خود با تضمین آتش‌بس و حمایت از مذاکرات مستقیم پس از اعلام و برقراری آتش‌بس را اعلام کند [752] .
روزنامه نیویورک تایمز که بیش‌تر، مواضع وزارت خارجه امریکا را منعکس می‌کند در مقاله‌ای نوشت:
«امریکا به عراق فشار می‌آورد تا آتش‌بس را قبول کند.»
در این مقاله تأکید شده است:
«یک مقام وزارت خارجه امریکا گفته این اشتباه است که تصور بشود، امریکا قادر است، عراق را به قبول امری که نمی‌خواهد وادار سازد.»
در بخش دیگری از همین مقاله آمده است:
«سعودن حمادی، مشاور وزارت خارجه عراق گفته است، علت این که امریکا می‌خواهد هر چه زودتر جنگ تمام شود، این است که نفوذ خود را بار دیگر در ایران برقرار سازد» [753] .
سرانجام، با تغییر اوضاع به زیان عراق و بر اثر فشارهایی که بر آن وارد می‌شد، این کشور در 15 مرداد 1367 طی نامه‌ای به دبیرکل اعلام کرد، در صورتی که ایران موافقت خود را با مذاکرات مستقیم به صورت آشکار بدون

[ صفحه 210]

ابهام و رسما اعلام کند، عراق نیز با آتش‌بس موافقت می‌کند. [754] صدام نیز در سخنانی، رسما اعلام کرد:
«ما آمادگی خویش را با آتش‌بس اعلام می‌کنیم.... پس از مشورت با برادران عرب و تشکیل جلسه‌های متعدد از سوی شورای فرماندهی انقلاب و فرماندهی کشوری، حزب بعث آمادگی خویش را با آتش‌بس اعلام می‌نماید» [755] .
دبیرکل سازمان ملل در هشتمین نشست خود با وزیر خارجه وقت ایران در روز شنبه 15 مرداد 1367 پس از قرائت بخشی از سخنان صدام، گفت:
«اگر در قبال پیشنهاد عراق نظر شما مثبت باشد، با طرف عراقی و شورا درباره آتش‌بس و D-Day صحبت خواهم کرد» [756] .
وزیر خارجه ایران نیز با تأکید بر این موضوع که شروع مذاکرات مستقیم پس از D-Day است و نه مسائل دیگر - که باید در جای خود حل و فصل شوند - قول مساعد داد که روز بعد، به اظهارات حکومت عراق پاسخ دقیق خواهد داد. [757] سرانجام نهمین جلسه ملاقات با دبیرکل که در ساعت 10 صبح روز یک‌شنبه 16 مرداد 1367 برگزار شد، وزیر خارجه وقت ایران پاسخ جمهوری اسلامی ایران را مبنی بر قبول برقراری آتش‌بس اعلام کرد. [758] پس از این جلسه وزیر خارجه ایران به خبرنگاران گفت:
«ما پیشنهاد دبیرکل سازمان ملل متحد را قبول می‌کنیم که مذاکرات مستقیم پس از اعلام آتش‌بس صورت بگیرد» [759] .
قرار شد دبیرکل سازمان ملل در گزارشی به اعضای شورای امنیت، زمان برقراری آتش‌بس را اعلام کند. در همین روند، در نشستی غیر رسمی با اعضای شورای امنیت، دکوئیار پیشنهاد کرد، تیم ناظر بر آتش‌بس که آن را «یونیماگ» (گروه نظامی ناظر سازمان ملل در جنگ ایران و عراق) نامیده بود متشکل از 350 تن: یک هیئت پشتیبانی کننده نظامی، یک واحد هوایی و احتمالا یک واحد کوچک دریایی در مرحله اول، به مدت شش ماه در منطقه

[ صفحه 211]

مستقر شود. [760] سرانجام، دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد، تاریخ 20 اوت 1987 میلادی (29 مرداد 1367) زمان برقراری آتش‌بس خواهد بود. [761] و پس از آن، اقدامات لازم برای اجرای بندهای 7، 6، 4 و 8 قطع‌نامه انجام خواهد شد [762] [763] .
در پی اعلام زمان برقراری آتش‌بس، آقای هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا در پیامی اعلام کرد:
«نیروهای مسلح از امروز نباید شروع کننده هیچ گونه حرکت نظامی و مسلحانه باشند، ولی وظیفه دارند، آماده و هوشیار بمانند و هر گونه شرارت دشمن را در هوا، دریا و زمین به طور شایسته جواب دهند» [764] .
در همین حال، سرفرماندهی ارتش عراق نیز بیانیه‌ای صادر کرد، صدام در جشن و پایکوبی مردم عراق شرکت جست، تلویزیون بغداد با قطع برنامه‌های عادی خود، خبر زمان برقراری آتش‌بس را اعلان کرد و سه روز تعطیل عمومی در این کشور اعلام شد. چند روز پس از آن، صدام در جلسه هیئت دولت عراق درباره روند تحولاتی که منجر به پایان جنگ شد و در توجیه علل پذیرش آتش‌بس، پیش از مذاکره مستقیم، صحبت کرد. وی گفت:
«عراق از لحاظ نظامی پیروز شد و تمامی جهان به انتظار شنیدن تصمیم صلح از بغداد و نه از تهران و شورای امنیت و سازمان ملل بودند. از نظر قانونی، قطع‌نامه 598 مرده بود و آن چیزی که قطع‌نامه را احیا کرد، ایران بود» [765] .
وی درباره وضعیتی که ایران قطع‌نامه 598 را پذیرفت، گفت:
«اگر در آن روز ایران موافقت خود را با قطع‌نامه اعلام نمی‌کرد، حداکثر تا دو ماه پس از آن هر چیزی که شما[عراقی‌ها]حتی در کاغذ می‌نوشتید، از سوی ایران مورد قبول واقع می‌شد. این دو ماه را به عنوان حداکثر مدت محاسبه شده در برنامه‌ها و توانایی و قدرتی که در اختیار داشتیم، تعیین کرده بودیم» [766] .
سرانجام، در فاصله کمتر از دو هفته از تعیین زمان برقراری آتش‌بس در

[ صفحه 212]

20 اوت 1987 (29 مرداد 1367) تا اجرای آن، کلیه تلاش‌های دبیرکل سازمان ملل برای استقرار نیروهای «یونیماگ» در تهران و عراق انجام گرفت و بدین ترتیب، جنگ ایران و عراق پس از گذشت هشت سال از زمان تجاوز عراق به ایران به پایان رسید در حالی که هیچ دست آورد سیاسی یا نظامی برای عراق در بر نداشت و همین امر، زمینه جنگ دیگری (تجاوز عراق به کویت) را در منطقه فراهم ساخت.
پیوست:
متن کامل قطع‌نامه 598
شورای امنیت با تأیید مجدد قطع‌نامه (1986) 582 خود؛ با ابراز نگرانی عمیق از این که علی‌رغم درخواست‌هایش برای آتش‌بس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد؛ با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفا مسکونی غیر نظامی، حملات به کشتی‌رانی بی‌طرف با هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بین المللی انسان دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، به ویژه کاربرد سلاح‌های شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو؛ با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیش‌تر منازعه، مصمم گردید به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد.
معتقد گردید که باید یک راه‌حل جامع، عادلانه، شرافت‌مندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید؛ با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، به ویژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بین المللی خود از راه‌های مسالمت آمیز به نحوی که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد؛ با حکم به این که در منازعه بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است؛ با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد،

[ صفحه 213]

1- خواستار آن است که به عنوان قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش‌بس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
2- از دبیرکل درخواست می‌کند که یک تیم ناظر ملل متحد برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش‌بس و عقب نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می‌نماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
3- مصرانه می‌خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو در 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
4- از ایران و عراق می‌خواهد با دبیرکل در اجرای قطع‌نامه و در تلاش‌های میانجی گرایانه برای حصول یک راه‌حل جامع، عادلانه و شرافت‌مندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
5- از تمام کشورهای دیگر می‌خواهد که حداکثر خویشتن داری را مبذول دارند و از هر گونه اقدامی که می‌تواند منجر به تشدید و گسترش بیش‌تر منازعه گردد، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطع‌نامه را تسهیل نمایند.
6- از دبیرکل درخواست می‌نماید که با مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به هیئتی بی‌طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7- ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می‌کند که یک هیئت کارشناسان

[ صفحه 214]

برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت، تعیین نماید.
8- همچنین از دبیرکل درخواست می‌کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
9- از دبیرکل درخواست می‌کند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطع‌نامه مطلع نماید.
10- مصمم است برای بررسی اقدامات بیش‌تر جهت رعایت و اجرای این قطع‌نامه، در صورت ضرورت جلسات دیگری مجددا تشکیل دهد [767] .

[ صفحه 224]